افسردگی چیست؟ ( قسمت اول )

كاربر محترم این مطلب در دو قسمت ارائه خواهد شد.

افسردگی بیماری بسیار شایع عصر ماست. و در تمامی جهان روندی فزاینده دارد. این در حالی است كه حدود نیمی از مبتلایان به افسردگی یا از بیماری خود بی خبرند یا بیماری آنها چیزی دیگر تشخیص داده شده است.

افسردگی یك بیماری اختصاصی نیست بلكه در تماما سنین و همه نژادها، هم در زنان و هم در مردان ظاهر می شود. افسردگی بیماری ساده ای نیست بلكه انواع گوناگون دارد به طوری كه در بعضی افراد به صورت هایی ظاهر می شود كه ما عموماً آنها را افسردگی نمی شناسیم. افسردگی پس از آنكه درمان شد غالباً باز می گردد.

افسردگی مسائل گوناگونی به همراه دارد. غیراز مسائل پزشكی و اندوه كه بسیار شایع است، فرد مبتلا به افسردگی خود را در كارها مورد تبعیض و از نظر اجتماعی مطرود و حتی منفور خانواده خودش می بیند. گاهی انزوای همراه افسردگی، بیمارانی را كه وضعی درمان پذیر دارند به دوری از مردم یا به سوی مرگ سوق می دهد. درباره افسردگی خبرهای خوشی نیز وجود دارد:بیشتر انواع افسردگی قابل درمان اند.

 Depression كه غالباً افسردگی بالینی، اختلالات خلق و خوی یا اختلالات عاطفی نامیده می شود، بیمار را دچار آشفتگی اندیشه، آشفتگی عاطفی، تغییر رفتار و بیماری های جسمانی می كند.

افسردگی بالینی، از دیدگاه عملكردهای اجتماعی بیش از دیگر بیماری های مزمن، بیمار را ناتوان می كند. افسردگی كبیر بیش از بیماری های مزمن  ششی، التهاب مفصل و دیابت ، ناتوان كننده است. افسردگی یك نشانگان (Syndrom) یعنی مجموعه ای از علامات مرضی(Symptoms) مختلف است.

املاك های تشخیص افسردگی عبارت اند از:

1- افسرده بودن خلق و خوی در بیشتر روزها، تقریباً هر روز.

2- كاهش آشكار علاقه یا میل به هر نوع فعالیت در زندگی.

3- كاهش یا افزایش قابل توجه وزن بر اثر كاهش یا افزایش اشتهای غذا خوردن.

4- بی خوابی یا پرخوابی در غالب شب ها.

5- افزایش یا كاهش اعمال روانی حركتی یا فعالیت های ذهنی.

6- خستگی یا كاهش انرژی.

7- احساس بی ارزشی یا گناهكار بودن.

8- كاهش توان اندیشیدن یا تمركز ذهن و تصمیم گیری.

9- اندیشیدن به مرگ ( نه ترسیدن از آن) و به خودكشی، بدون داشتن طرحی برای آن ، یا اقدام به خودكشی با طرحی از پیش ریخته.

داشتن حداقل پنج علامت یاد شده برای ابتلا به افسردگی كبیر كافی است. ولی علامات مرضی یك و دو باید جزء آن علامت باشند. افسردگی نمی تواند واكنش معمولی مرگ یك عزیز باشد. همه افراد مبتلا به افسردگی تمام علامات مرضی این بیماری را ندارند و شدت علامات مرضی در افراد مختلف متفاوت است.

انواع افسردگی

افسردگی اقسام گوناگون دارد، شایع ترین آن افسردگی كبیر است كه فرد مبتلا به آن گاهی شاد و خوشدل و موقتاً فعال می شود. نوعی از افسردگی كبیر به افسردگی مالیخولیایی موسوم است كه بیمار هیچ گاه از چیزی دلخوش نمی شود  در حدود 15 درصد مبتلایان به افسردگی كبیر دچار افسردگی اوهام اند كه معمولاً با خلق و خوی اندوهگین همراه است. مثلاً خود را گناهكار و غیر قابل بخشش تصور می كنند. در حدود 15 در صد مبتلایان به افسردگی كبیر نیز دچار روان پریشی می شوند.

نوع دیگری از افسردگی وجود دارد به نام "افسردگی غیرمعمول" كه بر خلاف اسمش شایع است. علامات مرضی آن عكس علامات مرضی افسردگی معمولی است كه مبتلایان كم می خوابند و كم می خورند. مبتلایان به افسردگی غیر معمول زیاد می خوابند و زیاد می خورند و به سرعت اضافه وزن پیدا می كنند. به قول یكی از متخصصان برجسته بیماری افسردگی ( دونالد كلاین)، افسردگی غیر معمول، "مزمن" است نه" دوره ای" ؛ از بلوغ آغاز می شود و بیماران نسبت به همه امور كم توجه اند.

نوع دیگرافسردگی، روان رنجوری است كه عموماً حدود دو سال طول می كشد و علامات مرضی آن خفیف تر از افسردگی كبیر است ولی همواره احساس ناراحتی می كنند.

شیوع افسردگی در قرن بیستم به خصوص بعد از دو جنگ جهانی بیشتر شده است، علت آن را مصرف دارو و الكل، افزایش استرس و كاهش اشتغال گفته اند ؛ علت دیگر افزایش افسردگی تغییرات اساسی اجتماعی است. گروهی از روان شناسان بر این باورند كه جامعه كنونی، كانونی ناسالم در درون افراد به وجود آورده و آنها را بیش از اندازه به رضایت خاطر و شكست های شخصی وابسته كرده است.

آنچه گفته شد جنبه نظری دارد ولی بعضی از پژوهشگران درباره جنبه علمی علت ها اظهار نظر كرده اند. بر اساس پژوهش های آنها، تلویزیون " منشاء عمده افسردگی است"Paul Kottl روان پزشك مركز پزشكی پنسیلوانیا كشف كرده است كه " ارتباط تنگانگی بین دسترسی مداوم كودكان به تلویزیون و افسردگی كبیر در 24 سالگی وجود دارد."Kottl می نویسد:

" اثرات اجتماعی برنامه های چند ساعته تلویزیونی، باید از دلایل شروع زودرس افسردگی كبیر در نوجوانان به حساب آید، هزاران ساعت تماشای تلویزیون، كودكان ما را در معرض خشونت های ابلهانه مكرر قرار می دهد و آنها را هر چه بیشتر از تماس های اجتماعی با همسالان و خانواده دور می كند."

افسردگی كبیر بیشتر در دهه های سوم و چهارم زندگی ظاهر می گردد و در غالب افراد بین شش ماه تا یك سال، حتی بدون درمان رفع می شود ؛ ولی اگر درمان شود بعد از چند هفته از بین می رود. بازگشت افسردگی در بیش از نیمی از افراد ظرف دو سال بعد از رویداد نخستین رخ می دهد. خطر افسردگی با تعداد بازگشت ها افزایش می یابد. بدین معنی كه بعد از دو بازگشت، هفتاد در صد و بعد از سه بازگشت به نود درصد می رسد.

عوامل زیر خطر بازگشت افسردگی را افزایش می دهند:

اگر نخستین افسردگی پیش از بیست سالگی رخ داده باشد و سابقه خانوادگی موجود باشد؛

اگرنخستین افسردگی شدید باشد و دیر به درمان اقدام شده باشد؛

اگر بیماری روانی دیگری نیز وجود داشته باشد؛

اگر فرد نسبت به استرس ها یا دیگر عوامل اجتماعی آسیب پذیرتر باشد.

اگر فرد از افسردگی قبلی كاملاً  بهبود نیافته باشد؛

اگر افسردگی در اواخر عمر رخ داده باشد.

آخرین نظرات کاربران
محسن
مطالب بسیار خوب بود
پاسخ تبیان :
دوشنبه 5/11/1388-1:2
نگین
درست بود
پاسخ تبیان :
شنبه 3/11/1388-18:45
مصلح علی اقدم
سلام من احساس میکنم افسرده هستم کمکم کنید من کنکور دارمممممممممممممممممم
پاسخ تبیان :
شنبه 3/11/1388-1:22
آرش
خیلی خوب بود ممنون
پاسخ تبیان :
پنج شنبه 1/11/1388-0:44
علی باقری
باید توجه داشت که انزوا وگوشه گیری و نداشتن روابط اجتماعی مطلوب ریشه اصلی و یک فاکتور تعیین کننده در اکثر اختلالات روانی از جمله افسردگی می باشد . در افسردگی ،تنها این عوامل بیرونی نیستند که باعث افسردگی میشوند ، بلکه افکار غیرمنطقی که در ذهن ما مرور میشوند باعث افسردگی میگردند.افکار فرد افسرده در مواجهه با رویداد هاو حوادث، همواره غیر منطقی و تحریف شده است . من به چند مورد از این افکار تحریف شده اشاره میکنم.تعمیم افراطی: برای نمونه وقتی فرد دریک خواستگاری جواب رد میشنود پیش خود میگوید من هیچ وقت نمی توانم ازدواج کنم و بدبخت خواهم شد ، تفکر سیاه یاسفید ،فرد وقتی عملکردش ازحد کمال پایینتر باشد خود را یک شکست خورده مطلق به حساب میاورد. مردود شمردن موارد مثبت ، فرد با استناد به پاره ای دلایل تجارب مثبت خود را فراموش میکند.بزرگ نمایی یا کوچک نمایی،فرد وقتی در مورد تواناییهای خود فکر میکند انها راکوچک و برعکس عیوب خود را بزرگ میبیند. نتیجه گیری فوری، برای مثال وقتی دوستش از کنا او میگذرد و به اوتوجه نمی کند ، ممکن است اشتباها نتیجه بگیرد که حتما دیگر به من علاقه ای ندارد. برچسب زدن به خود، وقتی فرد اشتباهات خود را با جملاتی بیان میکند که شروع ان چنین است ."من یک.....هستم." به احتمال زیاد گرفتار برچسب زدن به خود است . جنبه شخصی دادن به مسایل ، این تحریف شناختی مادر احساس گناه در فرد افسرده است ، فرد برای یک اتفاق منفی همیشه خود را مقصر میداند که در واقع عمدتا مسوول ان نیست .
پاسخ تبیان :
دوشنبه 21/10/1388-20:56
ناشناس
راههای درمانشم بگین
پاسخ تبیان :
يکشنبه 20/10/1388-23:41
ناشناس
به درد نمی خوره چون خلاصه است
پاسخ تبیان :
يکشنبه 20/10/1388-10:13
؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟
بد نبود ولی خیلی کم بود
پاسخ تبیان :
پنج شنبه 17/10/1388-15:32
مهرگان امیری
خیلی خلاصه بود
پاسخ تبیان :
پنج شنبه 10/10/1388-20:54
سامان سام
ممنون خیلی توپ بود.
پاسخ تبیان :
پنج شنبه 10/10/1388-16:10
آیلار شایان
فکر کنم گاهی وقتها افسردگی مثبت لازمه
پاسخ تبیان :
چهارشنبه 9/10/1388-21:7
من
خوب بود همین...........................................
پاسخ تبیان :
چهارشنبه 9/10/1388-18:43
یاسمن
افسردگی خیلی بده من دوست ندارم افسرده باشم چون فقط 14 سالمه.همه ی دختر های هم سن من خیلی شاد و خوشحالن!خب ولی چیکار کنم.افسرده هستم دیگه...!
نمیدونم باید چیکار کنم و کجا برم و به کی بگم...
هیچکی منو دوس ندارههههههههههههههههههه.
پاسخ تبیان :
يکشنبه 6/10/1388-15:38
ناشناس
من یه دختر 18 سالهام که همیشه افسرده بودم به هر حال ازتون ممنونم.
پاسخ تبیان :
چهارشنبه 2/10/1388-10:8
افسرده
سلام.ایا وابستگی میتتونه باعث افسردگی شه؟درمانش؟
پاسخ تبیان :
چهارشنبه 25/9/1388-18:34
ابلیس
جالب بود............
پاسخ تبیان :
چهارشنبه 25/9/1388-15:26
عسل
امیدوارم هیچ كس افسرده نباشد چون حس خیلی بدیه منم به این درد مبتلا شده ام و دنبال چاره ای هستم كه این حس را از بین ببرم . بشتابید برای كمك
پاسخ تبیان :
دوشنبه 23/9/1388-10:47
ایمان مانکن
خوف بود
پاسخ تبیان :
يکشنبه 22/9/1388-18:13
ناشناس
بیماری بدیه.خدا نسیب نکنه افتادی توش دیگه نمیشه به این راحتیا خلاص شد
پاسخ تبیان :
جمعه 20/9/1388-22:54
سعيد كوشا
با سلام خوب بود و چطور می توانید از طریق اینترنت كمكم كنید ؟
پاسخ تبیان : با سلام دوست گرامی، شما می توانید از راهنمایی کارشناسان تبیان در بخش مشاوره > روانشناسی استفاده نمایید. http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=845&GroupID=413 موفق باشید
پنج شنبه 19/9/1388-10:25
سحر
جالب بود ولی کمکی نمی کنه. خیلی خلاصه کردینش.
پاسخ تبیان :
جمعه 6/9/1388-15:36
مجيد صابري
با سلام از دو مورد خلق افسرده یا بی علاقه بودن یكی از این دو باید وجود داشته باشد-در ضمن به حد اقل مدت این علایم برای تشخیص اشاره نشده است
پاسخ تبیان :
جمعه 6/9/1388-6:45
ناشناس
به نظظرمن چیز خیلی بدی وادم تواین جور وقتا با کسی حرف بزن
پاسخ تبیان :
شنبه 30/8/1388-13:28
شهلا فهيم
ممنون ازبابت مطلب جالبتون اما راه حل این مشكل چیه؟ من به راه حلش نیازدارم چون دوره های درمانی به نظرمن هیچ تاثیری نداره به نظر من افسردگی ناشی ازاسترس است و درصدزیاداسترس ذاتی است یا ازطریق خانواده به باقی افرادمنتقل میشود.
پاسخ تبیان :
پنج شنبه 28/8/1388-9:29
ناشناس
من یک ادم خیلی تنهام وهیچ دوستی ندارم چون به هیچ کس اطمینان ندارم و فکر می کنم ادم افسرده ا ی هستم
پاسخ تبیان :
يکشنبه 24/8/1388-17:59
ناشناس
خوب بود.مشاور ه از اینترنت باشه عالی
پاسخ تبیان : با سلام دوست گرامی، شما می توانید از راهنمایی کارشناسان تبیان در بخش مشاوره > روانشناسی استفاده نمایید. http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=845&GroupID=413 موفق باشید
يکشنبه 24/8/1388-10:48
مینا فرد
مطلب باید هشدار دهنده تر به خوانندگان القاء شود.
پاسخ تبیان :
چهارشنبه 20/8/1388-7:47
ناشناس
مطلب خوب و اموزنده ای است
پاسخ تبیان :
جمعه 15/8/1388-20:52
افسرده درمان یافته امید
سلام مطلب خوبی است ولی برای اینکه به بیماران افسرده کمک کنیم باور کنن که اون طوری که فکر می کنن نیستند باید ماهرانه تر عمل کنیم من حدود 5 سال است که افسردگی گرفتم البته خدا را شکر این یک سال اخر بیماریم تحت کنترل است و حدود 80 درصد بیماریم خوب شده است و این از زمانی اغاز شد که سعی کردم باور کنم که اون جوری که فکر می کنم نیستم و با کمک از خدا بابیماریم مبارزه کردم و شرع به رفتن پیش روانپزشک و خواندن کتابهای روانشناسی کردم البته یادتان باشد که داروهای چندین روانپزشک اول فایده ای برایم نداشت ولی نا امید نشدم که در نهایت دوایم را خدا نوشت الان هم خیلی دوست دارم که به بیماران افسرده و اختلال وسواس فکری کمک کنم اماده کمک به شما
پاسخ تبیان :
پنج شنبه 14/8/1388-23:21
ناشناس
مرسی خوب بود
پاسخ تبیان :